آخرین اخبار
کد مطلب: 79470
بازخواني انديشه‌هاي امام خميني(ره) در حوزه اقتصاد اسلامي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 943

به گزارش سلام لردگان، امام راحل با تيزبيني ودقت خاص خود،ضمن اشراف بر ديدگاهها و جهت گيريهاي اقتصاد اسلامي در مورد نقش جايگاه استقلال و خودکفايي اقتصادي به منظور عزت و رشد پايدار مسلمين و درک موقعيت زماني، جايگاه دستيابي به استقلال اقتصادي و تحکيم پايه هاي اقتصاد ملي را در شرايط کنوني خاطرنشان مي سازد و با شناخت اهميت ساماندهي اقتصاد ملي به منظور حصول رشد و توسعه درون زا جايگاه حرکت به سمت استقلال اقتصادي- به عنوان استراتژي بلند مدت- را مورد تاکيد قرار مي دهد.

در اين بخش به شيوه تحليل محتوا، بخشي از بيانات ايشان را که در آن با بياني ساده و شيوا ضرورت جهت گيري اقتصاد به سمت استقلال اقتصادي مورد تاکيد قرار گرفته، مورد بررسي قرار مي دهيم.

ضرورت استقلال اقتصادي
در چار چوب انديشه هاي اقتصادي حضرت امام، بر استقلال اقتصادي به عنوان يک ضرورت تاکيد شده تا آنجا که ايشان دستيابي به استقلال اقتصادي حتي با تحمل هزينه اجتماعي محاصره اقتصادي را سودمند مي دانند و مي فرمايند:«اين محاصره اقتصادي را که خيلي از آن مي ترسند،من يک هديه اي مي دانم براي کشور خودمان؛براي اينکه محاصره اقتصادي معنايش اين است که مايحتاج ما را به ما نمي دهند،وقتي که مايحتاج را به ما ندادند خودمان مي رويم دنبالشمهم اين است که ما بفهميم که ديگران به ما چيزي نمي دهند،ما خودمان بايد تهيه کنيم»(?)

در مورد ضرورت استقلال اقتصادي امام راحل در جايي ديگر از بيانات خود مي فرمايند:«شما حالا بايد از اول شروع کنيد و قصدتان بر اين باشد که خودتان مستقل در همه چيز باشيد،در فرهنگ مستقل باشيد در صنعت مستقل باشيد،در زراعت مستقل باشيد.وقتي که بناي براين معنا گذاشتيد و با اين عزم وارد ميدان شديد مي توانيد که کشور خودتان را نجات بدهيد و کشور خودتان را مستقل کنيد و بيمه کنيد استقلال کشور خودتان را براي هميشه»(2)

از محتواي کلام امام مي توان دريافت که ضرورت استقلال اقتصادي براي ايشان تا آنجا حائز اهميت است که استقلال کشور را نجات کشور در تمام زمينه ها به ويژه در عرصه هاي اقتصادي وصنعتي مي دانند و به دور از هر نوع تعارف مي فرمايند:«من دست و بازوي همه کساني که بي ادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودکفايي کشورندرا مي بوسم»(صحيفه امام،ج ??،ص ???)اين سخن و سخنان ديگري که مجال ذکر تمام آنها نيست هر يک به نوعي زوايايي از انديشه هاي امام راحل درباره ضرورت استقلال اقتصادي و تلاش فراگير آحاد ملت براي دستيابي به اين امر خطير را آشکار مي سازد.

تحمل مشقات و اعتماد به نفس به عنوان زمينه ساز استقلال اقتصادي

امام بر اين باور بودند که استقلال اقتصادي مقوله اي کليدي است که حيات ملت بدان وابسته است و دستيابي به آن کشور را بيمه خواهد کرد.طبيعي است چنين امر خطيري نيازمند فداکاري،ايستادگي و تحمل مشقات در عرصه هاي توليد و صنعت است و لذا امام مي فرمايند:«مادامي که بخواهيم مستقل باشيم و زير بار وابستگي نرويم،بايد تحمل اين مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پيدا کنيم»(3)«بايد زحمت بکشيم تا در همه جناحها خودکفا باشيم.امکان ندارد که استقلال به دست بيايد قبل از اينکه استقلال اقتصادي داشته باشيم.»(صحيفه امام ،ج ??،ص ???) در اين مورد در جاي ديگري مي فرمايند:«چنانچه امروز وفا داريد در وفاداري استقامت کنيد که شما را وکشور و ملت شما را از ننگ وابستگيها و پيوستگيها به قدرتهايي که همه شما را جز براي بردگي خويش نمي خواهند و کشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زير بار ننگ ستم پذيري نگه ميدارند نجات مي دهد و زندگي شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگاني ننگين بردگي اجانب ولو با رفاه حيواني ترجيح دهيد.»(4)

«شما حالا بايد از اول شروع کنيد و قصدتان بر اين باشد که خودتان مستقل در همه چيز باشيد،در فرهنگ مستقل باشيد در صنعت مستقل باشيد،در زراعت مستقل باشيد.وقتي که بناي براين معنا گذاشتيد و با اين عزم وارد ميدان شديد مي توانيد که کشور خودتان را نجات بدهيد و کشور خودتان را مستقل کنيد و بيمه کنيد استقلال کشور خودتان را براي هميشه»(?)

در اين گفتار،امام زندگي شرافتمندانه و حصول استقلال اقتصادي را در گرو تحمل مشکلات و ايستادگي ملت درمقابل تنگناهاي اقتصادي مي داند و نجات ملت از وابستگي به کالاهاي مصرفي اجانب و تلاش براي توليد آنها در داخل به دست توليدکنندگان داخلي را که به نوعي همان برداشت از سياست جايگزيني واردات کلاسيک است،مورد تاکيد قرار مي دهد.در کنار تاکيد جدي و اصولي حضرت امام بر تحمل مشقات به عنوان بستر مناسب براي حرکت به سمت استقلال اقتصادي،اعتماد به نفس و باور به رشد توليد و صنعت نيز به عنوان مولفه مهم ديگر در بيانات حضرت امام در مقاطع مختلف مورد تاکيد قرار گرفته است.

«اين مصيبت بزرگي که بر ايران و ممالک شرقي مطلقا وارد شده است که گوششان به اين است که غربيها چه مي کنند و چه مي گويند و چه عمل مي کنند و خودشان را از دست بکلي داده اند...،اين ضرري است که بالاتر از ضرر نفت و...است. اين را بايد فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوري باشد که بعد از ان شاء الله چند سال ديگر افرادي که از فرهنگ بيرون مي آيند يک افرادي متکي به نفس خودشان را ببينند و نه تبع ببينند و گمان کنند که هر چه آنها کردند،ما بايد دنبال آنها باشيم.»(5)

در اين سخن،حضرت امام زيان فقدان اعتماد به نفس و باور به پيشرفت را از زيان مساله نفت بالاتر مي داند و بر اين اعتقاد است که اعتماد به نفس و باور به رشد بايد به شکل نهادي و به صورت فرهنگ در جامعه ريشه پيدا کند تا زمينه استقلال اقتصادي را فراهم سازد. در جايي ديگر،حضرت امام به طور َشفاف اعتماد به نفس را از زاويه توانمنديهاي انسان ايراني در مقايسه با ساير ملل مورد تاکيد قرار مي دهند و مي فرمايند:« آنها که اين صنعتهاي بزرگ را درست کردند،آنها هم انسانهاي يک سر و دوگوشي هستند که مثل ساير انسانهايند؛منتها قبل از ما بيدار شدند و ما را خواب کردند.قبل از اينکه ما بيدار بشويم آنها بيدار شدند و همّ خودشان را صرف اين کردند که با ايادي خودشان مستقيما يا به طور غير مستقيم ما راغافل کنند، ما را خواب کنند و به ما تزريق کنند به اينکه شما نمي توانيد»(6)

در اينجا حضرت امام خطر مرعوب شدن ملتها در مقابل ساير جوامع را مانعي براي استقلال اقتصادي ذکر مي کنند و ضرورت اعتماد به نفس و باور به پيشرفت را خاطر نشان مي سازند:«ما تا بناي بر اين نگذاريم که خودمان هم يک آدمي هستيم براي خودمان مي توانيم کار کنيم،ما به آن نان جوي که خودمان درست کنيم تا بناي بر اين نگذاريم که همان نان جو را مي خوريم و از خارج نمي خواهيم،نمي توانيم درست کنيم کار خودمان را تا بناي براين نگذاريم که همان منسوجاتي که خودمان درست مي کنيم کافي مان هست، منسوجات ما ترقي نمي کند و ما باز تابع غير بايد بشويم و دستمان پيش غير دراز بشود»(7)

حضرت امام در اين خصوص نيز اعتماد به نفس و تاکيد بر توانمنديهاي توليد داخلي را به مثابه راه حلي منطقي براي دستيابي به هدف سياست جايگزيني واردات متعارف مي داند و با بياني ساده،توليد مکفي داخلي و تاکيد بر مصرف آن را راهي براي دستيابي به استقلال اقتصادي معرفي مي کند.
بهره گيري از استعدادها وتوانمنديهاي انساني داخلي به عنوان راهي به سوي استقلال اقتصادي
حضرت امام به طور گسترده به توانايي ايران وايراني در راه استقلال در تمام عرصه ها اعتقاد داشتند و رشد پايدار و بلند مدت را در سايه اتکا به نيروها و استعدادهاي داخلي مي دانستند و قطع وابستگي فکري را به عنوان زمينه ساز استقلال در تمام زمينه ها گوشزد ميکردند.امام مي فرمايند:«اول چيزى که بر ملت لازم است و بر دانشگاهها لازم است و بر دانشکده‏ها لازم است و بر همه ملت لازم است اين است که اين مغزى که حالا شده است يک مغز اروپايى يا يک مغز شرقى، اين مغز را بردارند، يک مغز انسان خودمانى، انسان ايرانى- اسلامى، همان طور که آنها شستشو کردند مغزهاى ما را، مغزهاى بچه‏هاى ما را و به جاى مغز خودشان مغز ديگرى نشاندند، ما هم حالا عکس العمل نشان بدهيم و شستشو کنيم مغز خودمان و بچه‏هاى خودمان را و يک مغز اسلامى- انسانى جايش بنشانيم، تا از اين وابستگى فرهنگى و وابستگى فکرى بيرون بياييم. اگر ما از وابستگى فکرى بيرون بياييم، همه وابستگى‏ها تمام مي ‏شود.»(8)

حضرت امام در بين گروهاي مختلف ملت به نيروهاي جوان و خلاق توجه خاصي داشتند و رهايي کشوراز وابستگيها را در گرو بهره گيري از نيروي عظيم جوانان مي دانستند و در يکي از بيانات خود فرمودند:من قدم شما جواناني که براي اسلام،براي کشور خودتان کوشش مي کنيد گرامي مي دارم....جوانهاى ما اثبات کردند که مى‏توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشيد که در دراز مدت شما همه کار مى‏توانيد بکنيد. و اميدوارم که مغزها را به کار بيندازند و آن خوف‏هايى که ايجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذاريد و با شجاعت وارد بشويد و کار خودتان را انجام بدهيد.»(9)

در بسط و گسترش اين طرز تفکر و اتکاي بيشتر به توانمنديهاي داخلي حضرت امام به توطئه دشمنان و کم رنگ کردن توانمنديها و تخصص نيروهاي داخلي اشاره مي کنند و مي فرمايند:«بدتر از آن، اين است که محتواى اشخاص را بگيرند که اطمينان به خودش هم نداشته باشد! مثلًا ما طبيب داريم؛ نه اين است که ايران طبيب ندارد؛ طبيب دارد؛ الى ماشاء اللَّه طبيب داريم؛ چه شده است که يک مريض وقتى پيدا مى‏کنيم فوراً صحبت اين است که برود اروپا! اين براى اين است که ما را به طبيبهاى خودمان بدبين کردند؛ طبيب داريم و بدبين شديم. ما مهندس داريم؛ نمى‏توانيم بگوييم مهندس ما نداريم؛ اما اين محتوا را از ما گرفته‏اند که اگر بخواهيم يک جاده‏اى را اسفالت کنند، مهندسش بايد از خارج بيايد».(10)

حضرت امام همچنين در جايي ديگر از بيانات خود در خصوص اتکا به نيروهاي داخلي مي فرمايند:«الآن در فرهنگ و اکثر علوم احتياجي به خارج نداريم و اگر درصنعت هم مانند آنها نيستيم ،نبايد خودمان را ببازيم و بگوييم که آنها پيشرفته هستند و ما همه چيزمان بايد خارجي باشد.نه، مساله اين جور نيست. نبايد اگر صنعتي از آنها مي گيريم،انگليسي يا روسي يا إمريکايي بشويم،بلکه بايد مسلمان بود. البته استفاده از علوم و گرفتن آن از ديگران مانعي ندارد،ولي بايد توجه داشت که از جايي علوم را بگيريم که نخواهند ما را منحرف کنند که در سابق اگر مقداري از علوم و تخصصها را به ما مي دادند مي خواستند ما را از همه چيزمان منحرف نموده و مصرفي بار بياورند»(11)

« مادامي که بخواهيم مستقل باشيم و زير بار وابستگي نرويم، بايد تحمل اين مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پيدا کنيم »

تاکيد بر توليد کشاورزي(محصولات استراتژيک)
حضرت امام در ضمن تاکيدات عام بر استقلال اقتصادي از طريق گسترش توليد به ويژه توليدات صنعتي با بهره گيري از آموزه هاي اسلامي،تاکيد خاصي بر توليد محصولات کشاورزي،و بهبهود وضعيت کشاورزان و توليد کنندگان بخش کشاورزي داشتند،به طوري که در يکي از بيانات خود مي فرمايند:«چقدر براي يک مملکتي عيب است و سرشکستگي که دستش را دراز کند طرف امريکا که گندم بده،کشکول گداييش را باز کند پيش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد.چقدر براي ما سرشکستگي دارد. تا اين ملت بنايش را بر اين نگذارد که کشاورزيش را تقويت کند و بسازد به آنکه خودش به دست مي آورد،ما نميتوانيم استقلال پيدا کنيم.(12)و در جاي ديگر در همين باره مي فرمايند:«مهم اين است که ما بفهميم که ديگران به ما چيزي نمي دهند؛ما خودمان بايد تهيه کنيم. اگر اين کشاورزها اين معنا را حاليشان بشود،باورشان بشود که خارج به ما چيزي نمي دهند خود کشاورزها کار را انجام مي دهند.»(13)

جمع بندي ونتيجه گيري
باتوجه به دو فرض اساسي تحقيق و تطبيق انديشه هاي اقتصادي حضرت امام درباره مقوله استقلال اقتصادي با آنچه در متون متعارف اقتصاد کلاسيک وجود دارد،مي توان موارد ذيل را به عنوان نتيجه گيري بحث ارائه کرد:

?- حضرت امام رشد پايدار اقتصادي را در گرو استقلال اقتصادي مي دانند و بر اين باورند که با استقلال اقتصادي يک کشور بيمه خواهد شد. ايشان اين استقلال را با تحول نهادي در فرهنگ،صنعت،جامعه و ساير بخشهاي اقتصادي و اجتماعي پيوند داده،استقلال را ضرورت انکار ناپذير براي جامعه مي دانند. با اين تفسير علماي توسعه و انديشمندان تئوريهاي تجاري حضور فعال در عرصه هاي بين المللي را با تحول نهادي در فرهنگ و توليد همراه مي دانند و اينجاست که سازگاري بين انديشه هاي امام و تئوريهاي رايج قابل ملاحظه است.

?- براي حصول استقلال اقتصادي حضرت امام پايداري و تحمل مشکلات و وجود اعتماد به نفس در عرصه هاي توليدي و اقتصاد را زمينه ساز خودکفايي و اقتصادي مستقل مي دانند.در تئوريهاي توسعه و تجارت متعارف نيز علاوه بر فداکاري مردم به شکل چشم پوشي از مصرف کالا که نوعي تحمل مشقت و فداکاري است،اعتماد به نفس به عنوان مهمترين عنصر تحول فرهنگي براي توسعه مورد تاکيد قرار گرفته است. در اين خصوص حضرت امام به طور مکرر ايمان،خودباوري و اتکا به توان و استعداد داخلي را مورد تاکيد قرار داده اند.

?- بسياري از نظريه پردازان معاصر توسعه،رشد درونزا و رويکردهاي درون گرا براي توسعه و تجارت را توصيه مي کنند.تجربه تاريخي بسياري از ملل حکايت از موفقيت جوامعي دارد که فرايند رشد و توسعه اقتصادي را با اتکا به تواناييها و استعدادهاي داخلي به پيش برده اند.
اين مهم به طور شفاف در افکار و انديشه هاي اقتصادي حضرت امام به چشم مي خورد به ويژه اينکه آن حضرت اتکا به نيروهاي داخلي ،بهره گيري از توان متخصصان بومي و ايجاد فضاي لازم براي رشد استعدادهاي ملي را به عنوان اصلي ترين عنصر رشد و توسعه اقتصادي کشور مورد توجه قرار مي دهند.

?- حضرت امام خودکفايي و استقلال اقتصادي را که توام با رشد بي رويه يک بخش اقتصادي وانزواي ساير بخشهاي اقتصادي – به ويژه بخش کشاورزي- توام با مصرف گرايي شديد باشد به عنوان يک فرايند رشد پايدار نمي پذيرد و در بيانات و انديشه هاي اقتصادي خود به طور مکرر استقلال اقتصادي را مستلزم رشد موزون و توجه جدي به بخش کشاورزي معرفي مي کنند. و اين رويکرد در بسياري از انديشه هاي نظريه پردازان توسعه قابل ملاحظه است و تاکيدات آنها بر اصلاحات ارضي،بهبود وضع معيشتي روستاييان و ...تاکيدي است بر اين مدعا و حضرت امام دراين زمينه تا آنجا پيش مي روند که استقلال اقتصادي بدون استقلال و خودکفايي در بخش کشاورزي را ناقص مي پندازند.

با اين تفاسير مي توان دريافت که در بعد اهميت و جايگاه استقلال اقتصادي، حضرت امام نه فقط با استناد به آموزه هاي قرآن و رويکردهاي اقتصادي آن در صدد تبيين و ترويج انديشه عدم وابستگي و استقلال است، بلکه آنچه در بيانات و رهنمودهاي ايشان دراين زمينه به جاي مانده، تضاد يا تقابلي با انديشه هاي رايج و متعارف اقتصاد کلاسيک ندارد و در بسياري موارد به ويژه در مورد تاکيد ايشان بر رشد درونزا،جايگزين کردن واردات،و توسعه بخشهاي کليدي اقتصادي همان مضامين پيچيده اقتصاد متعارف است.ايشان لزوم حرکت به سمت استقلال اقتصادي و دستيابي به خودکفايي را به عنوان ضرورتي حياتي براي جامعه اسلامي مورد تاکيد قرار داده است.

منبع جهانبين

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس